مقالات آموزشی

 

در چنین بازاری، مشتریان به بهترین روش ممکن مقابله می نمایند و با بستن دریچه های ذهنی شان در مقابل هر پیام جدید خود را راحت می کنند. ولی چه چیزی در ذهن شان می ماند؟

دراین بین تنها  به پیام های مفیدتر و جالب تر اجازه ورود می دهند و آن هارا در ذهن خود ذخیره و نام گذاری می کنند. به محض این که یک چیز در ذهن آن ها حک می شود، هرنوع تغییری مشکل خواهد شد؛ زیرا ذهن در مقابل تغییرات ورودی های جدید مقاومت می کند.همین نکته ساده، تاثیر بسیار عمیقی برچگونگی رقابت در دنیای امروز داشته است.
 

شرکت ها برای حفظ موفقیت خود در بازار رقابت، مجبورند همیشه از موانع و سدهای بی شماری بگذرند. به عنوان مثال، همزمان با آغاز انقلاب صنعتی، مسئله مالکیت ابزارتولید اهمیت به سزایی داشت. بدین ترتیب، کارخانه ای که دارای ماشین بافندگی بود، معمولا از تمام رقبایی که فاقد چنین ابزاری بودند، پیشی می گرفت.

هنگامی که بیشتر کارخانه ها، صاحب ماشین آلات شدند، خود«کارخانه»به یک سد رقابتی مبدل شد؛ یعنی شرکتی برنده بود که مالکیت و توانایی مدیریت یک کارخانه  بزرگ با کارکنان آموزش دیده را داشته باشد و بتواند ازتسمه نقاله، به گونه ای موثر استفاده کند. پس از چندی شرکت های زیادی صاحب کارخانه شدند و مزیت«دسترسی به سرمایه»به عنوان سد رقابتی جدید، میان صاحبان صنعت مطرح شد.در این شرایط، اگر شرکتی می توانست سرمایه خود را با فروش سهام یا به وثیقه گذاشتن کارخانه افزایش دهد، لقب«پیروزمند» این عرصه را به خود اختصاص می داد.

با گذشت زمان، شرکت های مذکور تلاش کردند که اطلاعات اقتصادی دقیق تری به دست آوردند؛ زیرا به تدریج،«سرمایه هوشی»، جای سرمایه ی مالی را گرفته و به عنوان سد رقابتی تازه ای شناخته شد. در این دوره، اگر یک شرکت، اختراعی را به ثبت می رساند و می توانست به طور قانونی از تولی یا شبیه سازی محصولات یا خدمات خود توسط دیگر شرکت جلوگیری کند،برنده بود.

امروزه سد سرمایه ی هوشی نیز شکاف برداشته است؛ اختراعات دیروزی، ارزش پیشین خود را ازدست داده اند. شرکت ها در مسابقه ی«سرعت در نو آوری و اختراع» از یکدیگر پیشی میگیرند و هر شرکتی که در این عرصه از دیگران عقب بیفتند، بازنده میدان رقابت است.

استفاده از مالکیت عقلی گاهی اوقات به جای مفید بودن، ضربه زننده است؛زیرا رشد چرخه حیاتی تجارت که باعث شکوفایی است، در برخی مواقع به وسیله مالکیت عقلی دچار کندی و رکود می شود.نمونه بارز آن شرکت کامپیوتری اپل است که در آغاز کار تصمیم داشت در تولید محصولاتش، روندی محدود را حفظ کند؛ در حالی که مایکروسافت با شیوه معمول تولید، بازار را تحت سیطره خود درآورد.

در حال حاضر، دوباره در میدان رقابت، و لوله ای افتاده است؛ درحالی که برخورداری از سرمایه هوشی، داشتن پول، و بهره مندی ازکارایی در تولید همچنان اهمیت دارد، ولی سد رقابتی دیگری ساخته شده است. این سد ها، همان دیواری است که در برابر ازدحام و شلوغی بازار در ذهن مصرف کنندگان بنا شده و در تاریخ مناسبت اقتصادی این اولین بار است که یک سد رقابتی مستحکم، نه از سوی صاحبان نام های تجاری بلکه، از سوی مصرف کنندگان ایجاد واداره می شود؛ به عبارت دیگر، همان فضاهای ذهنی که بیشتر در موردشان صحبت شد، محدودیت های نام تجاری را تعیین می کنند.

اطلاعات تماس

 

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
021-88146121
  www.hpmobin.ir
 تهران خیابان شریعتی نبش خیابان پلیس پلاک ۶۳۳ واحد یک